ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement
ROSHANGARAN ______________________

ROSHANGARAN ______________________

امیرالمؤ منین علی علیه السّلا م می فرمایند:اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند،اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کرده اند ، اگر گوش شنوا دارید حق را به گو شتان خواندند...Roshangaran islamic movement

شبهه 201

پرسش :یکی از اساتید ما گفت: ادیان دارای پارادوکس‌های فراوان هستند. برای مثال شما رو به تفکر دعوت می‌کنند ولی در عین حال از شما می‌خواد به همون نتیجه‌ای برسید که مطلوب خودش هست. و اگر نتیجه تفکر شما خلاف قوانین حکومت دینی بود، مجازات هم می‌شود. مثلا طرز پوشش و یا کارهای دیگه که خلاف دین تلقی میشه ولی حاصل تفکر شما بوده. آیا این حرفا درسته؟


پاسخ : نمی‌دانیم رشته‌ی تحصیلی ایشان چیست و در چه رشته‌ای و چگونه استاد نیز شده‌اند؟! اما همین نحوه‌ی ادعا و نیز استدلالی که برای اثبات آن (با مَثل) می‌آورد، خود گواه آشکاری است که "عقل" چیزیست و "علم" چیز دیگری. چه بسا سیاری در رشته‌ای و یا حتی در علوم گوناگونی دانشمند باشند، اما از عقل و خرد ضعیفی برخوردار باشند! و چه بسا بسیاری مدرک تحصیلی نداشته باشند، اما انسان‌های عاقلی باشند.

بی‌تردید هوای نفس نیز بر عقل پرده می‌اندازد و نه بر علم؛ عقل را محجوب و مدفون می‌نماید، نه علم را. حال خواه علم شیمی و فیزیک داشته باشد، یا فلسفه و تفسیر و ... .

الف – وقتی این جناب استاد می‌گوید: «ادیان»؛ از کدام دین حرف می‌زند؟ از اسلام، مسیحیت و سایر ادیان الهی، یا ...؟! شاید هنوز نمی‌داند که هر نوع جهان‌بینی و ایدئولوژیِ مبتنی بر آن نیز نوعی دین است، لذا تمامی "ایسم"ها، از بودیسم قدیمی گرفته تا ایسم‌های نوین، هر کدام نوعی دین هستند و در این عالم، هیچ  کسی بی‌دین نیست، حتی خودش.

ب – و اما "تفکر" یعنی چه؟

"فکر"، کار ذهن، روی معلومات است، برای کشف مجهولات و معلوم کردن آنها، پس کسی که در موضوعی علم ندارد، نمی‌تواند در آن بیندیشد؛ لذا هر چه بگوید، بی‌فکر به زبان آورده است!

دقت شود که نام هر تخیل و توهمی را  نمی‌شود "تفکر" گذاشت! مانند تفکر برای حل قضایای ریاضی می‌ماند که یک یا چند معلوم دارید، متقابلاً یک یا چند مجهول نیز دارید، سپس ذهن روی معلومات کار (فکر) می‌کند، تا مجهول نیز برایش معلوم گردد.

یا در علوم معرفتی، عقل که با نور علم می‌بیند، حکم می‌کند که هیچ چیزی خود به خود پدید نمی‌آید، هیچ علمی خود به خود بر یک ساختار حاکم نمی‌گردد، هیچ نظمی خود به خود و بی‌هدف و غایت بین اعضا یا اجزای یک مجموعه جاری نمی‌گردد، هیچ حرکتی بدون محرک نیست، دور و تسلسل باطل است، وجود تناقض در یک شیء محال است ...؛ و سپس به خلقت و نظام علیمانه و حکیمانه‌ی حاکم بر آن، نگاه می‌کند و به دنبال شناخت خالقش می‌رود.

ج – کدام دینی دعوت به عقلانیت و تفکر می‌کند؟

کدام دین الهی و یا مکتب بشری، به عقلانیت پایبند است و همگان را دعوت به "تعقل و تفکر" می‌نماید؟!

●- در مسیحیت، هر چه در کتاب مقدس آمده است، هر چند با حکم عقل منافات

داشته باشد را باید قبول نمود! در مسیحیت ایمان مقدم بر عقل است! ﭘﻮﻟﺲ در رﺳﺎﻟﻪ ﺧﻮد ﺑﻪ ﻗﺮﻧﺘﯿﺎن ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﺪ: «ﭼﻮن ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﺣﮑﻤﺖ ﺧﺪاوﻧﺪ، ﺟﮫﺎن از ﺣﮑﻤﺖ ﺧﻮد ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺧﺪاوﻧﺪ ﻧﺮﺳﯿﺪ، ﺧﺪاوﻧﺪ ﺑﻪ اﯾﻦ رﺿﺎﯾﺖ داد ﮐﻪ ﺑﻪ وسیله‌ی جهالت ﻣﻮﻋﻈﻪ ﻣﺎ، ﻣﺆﻣﻨﺎن را ﻧﺠﺎت دھﺪ...؛ زﯾﺮا جهالت ﺧﺪاوﻧﺪ از ﺣﮑﻤﺖ اﻧﺴﺎن ﺣﮑﯿﻤﺎﻧﻪ‌ﺗﺮ اﺳﺖ. (رﺳﺎﻟﻪ ﭘﻮﻟﺲ ﺑﻪ ﻗﺮﻧﺘﯿﺎن، ﺑﺎب اول: 21-25)

آگوستین در توجیه تناقضات کتاب مقدس با عقل، می‌گوید: «فهم پاداش ایمان است، لذا در پى آن نباش که بفهمى تا ایمان آورى؛ بلکه ایمان بیاور تا بفهمى» (‌فلسفه روشنگرى‌، ص 17).

 

ادامه مطلب ...

محورشرارت (گوانتانامو)

بعد از جنگ‌های عراق و افغانستان، موضوع استفاده روزافزون آمریکا از شکنجه و روشهای غیرانسانی برای بازجویی، توجه زیادی به خود جلب کرده است.

   به طور مثال، «فیلیپ سندز»، استاد دانشکده حقوق دانشگاه لندن، در کتابی با عنوان «تیم شکنجه» که در سال 2008 به رشته تحریر درآورد، از روش‌هایی برای شکنجه در زندان «گوانتانومو» پرده برداشت که به دست نوجوانانی به ندرت بالای بیست سال انجام می‌شد.

به این نوجوانان این‌طور القا شده بود که اعمال آنها نه تنها قانونی، بلکه وطن‌پرستانه بود و باید این کار را انجام می‌دادند تا کشورشان را از شرّ خبائث نجات دهند.

تنها، فردی که از اختلالات شخصیتی عمیق و ریشه‌دار نظیر اختلال سایکوپات (جامعه‌ستیز) رنج می‌برد می‌تواند با خونسردی به عمل شنیع روا داشتن خشونت و بی‌رحمی علیه فردی همنوع دست بزند، امّا آیا می‌توان گفت تمام این نوجوانان از چنین اختلالاتی رنج می‌برده‌اند؟

 

 

زندانیان به گواناتنومو برده می‌شوند؛ منبع: Public Domain

پاسخی که «سندز» در این کتاب به این پرسش می‌دهد منفی است، امّا وی با نگاهی جامعه‌شناختی از این مسئله پرده برمی‌دارد و به ایده‌هایی که پس از حوادث یازده سپتامبر در جامعه آمریکا شکل گرفته و با بوق‌های رسانه‌ای مدام در میان جامعه عام تبلیغ می‌شد، اشاره می‌کند.

پس از یازده سپتامبر، «سناریوی بمب رو به انفجار» در فرهنگ عمومی شکل گرفته بود و دائم اینطور القا می‌شد که فاجعه‌ای در راه است؛ مردم به این باور رسیده بودند که هر لحظه ممکن است انفجار بمبی در جایی هزاران نفر را به کشتن دهد. 

مردی در زندان هست که این موضوع را می‌داند اما در مورد آن سخن به لب نمی آورد؛ اگر جان هزاران نفر در معرض خطر باشد، آیا شکنجه قابل توجیه نیست؟

شکنجه‌گران چنین می‌اندیشیدند و بنابراین ابایی از انجام آنچه به آنها گفته می‌شد، نداشتند؛ بنابراین آنها تمامی روشهای زیر، هر چند غیر انسانی را به طور تمام و کمال به اجرا گذاشتند. (این روشها در گزارش «هیئت تحقیق کمیته نیروهای مسلح مجلس سنا» درباره رفتار با بازداشت‌شدگان زندانهای آمریکا» مورد تأیید قرار گرفته‌اند)


 

ادامه مطلب ...

شبهه47

پرسش : اگر در فرانسه یا سایر کشورهای اروپایی قانون منع حجاب تصویب شده است، ما نیز قانون رعایت حجاب را تصویب کرده‌ایم، پس چرا باید از آنها انتقاد کنیم؟!


پاسخ: دلایل بسیار است، از جمله:

الف – قانون به صرف تصویب اکثریت، غیر قابل انتقاد نمی‌شود. بلکه باید با عقل، ارزش‌های انسانی و حقوق واقعی بشر نیز سازگاری داشته باشد. این سؤال مثل آن است که از آمریکا بپرسیم: چرا قانون شکنجه توسط بازجویان را تصویب کردید؟! چرا قانون بازداشت طولانی مدت و حبس بدون محاکمه را تصویب کردید؟! چرا ربایش مخالفان خود در سرتاسر جهان و انتقال به نقاط نامعلوم (مثل زندان‌های ابوغریب یا گواتناما) را تصویب کردید؟! چرا به دادگاه‌های خود اجازه داده‌اید که اتباع و حتی رؤسای کشورهای دیگر را محاکمه کنند و برایشان قرار بازداشت صادر کنند؟ یا هزاران چرای دیگر؟! در پاسخ بگویند: چون شما هم قوانینی بر خلاف اینها را تصویب کردید، پس جای اعتراض و انتقادی نیست! خیر. دست کم در جهان امروز ـ و به ویژه کشورهای مدعی دمکراسی – به ویژه در مواردی که نه تنها اتباع یک کشور، بلکه انسانیت و اخلاق دچار خسران می‌شود و همه‌ی آحاد بشر دچار خطر می‌شوند، جای انتقاد و اعتراض باقی است.

ب – یک ماده‌ی قانونی باید با قانون اساسی و حقوق مدنی آن کشور مطابقت داشته باشد. قانون حجاب در کشور ما هیچ منافاتی با قانون اساسی و حقوق مدنی ما ندارد. اما قانون [سیاسی] منع حجاب در فرانسه یا برخی دیگر از کشورهای اروپایی، با قانون اساسی و حقوق مدنی خودشان منافات دارد. پس جای دارد که دیگران انتقاد کرده و معترض باشند که چه‌طور به خاطر اهداف سیاسی و مقطعی خودتان یا تحت فشار لجنه‌های صهیونیستی و یا فشار آمریکا، قانون اساسی و حقوق مدنی خودتان را زیر پا می‌گذارید؟!

 

ادامه مطلب ...